امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Au Pair

ˈoʊˈper ˈəʊpeə
آخرین به‌روزرسانی:

معنی

(فرانسه) وابسته به مبادله‌ی خدمت (برای مثال دختر فرانسوی که در انگلیس در مقابل اتاق و خوراک با بچه‌ها فرانسه صحبت می‌کند )، خدمت تهاتری

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در اینستاگرام
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد au pair

  1. noun live-in nanny
    Synonyms: babysitter, caregiver, day care provider, domestic servant, governess, housekeeper, live-in

ارجاع به لغت au pair

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «au pair» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۶ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/au pair

لغات نزدیک au pair

پیشنهاد بهبود معانی